رادينرادين، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

شيرين ترين بهانه ام براي زندگي

روزهاي پاياني سال 93

رادين جونم ، ماماني اومدم از پيشرفتت تو حرف زدن بگم كه موندگار بشه.از شيرين كاريهات... امروز براي اولين بار منو مامان شادي صدا زدي . نميدوني چقدر خوشگل گفتي. عمو رو هم درست ميگي. عمو بهادر حال ميكنه. عزيزم ، از روز تولدت ياد گرفتي هر چي كيك و شمع و چيزي كه مربوط به تولد بشه ببيني به زبون خودت تولد تولد ميخوني. ميگي تَ با با با با با با ... يعني تولدت مبارك.اسم عمه ها رو هم درست ميگي. عمه شيوا. عمه شيرين. خرسي رو درست ميگي. به خرس خودت يا خرس بادكنكي تولدت يا عكس هر خرسي كه ببيني. بابا بابك رو درست ميگي. ماشين اگه تصادف كرده باشه و ببيني ميگي مامان... ماشين ، دَخ گوشت و آش و پلو و نارنگي  رو تو خوراكيها ياد گر...
14 اسفند 1393
1